یوسف عالی عباس آباد؛ صدیقه سلیمانی
چکیده
سبکشناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی میشود. مباحث «درونمتنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برونمتنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورندة اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همانمقطع، سایهای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ...
بیشتر
سبکشناسی، از علوم نسبتاً جدیدی است که در آن، چهارچوب اثر ادبی بررسی میشود. مباحث «درونمتنی» (مانند تصویرهای خاصی که اثر ادبی دارد؛ نگاه ویژه به مسایل روز؛ زبان خاص؛ دستور زبان خاص و ...) و برونمتنی (مانند زندگی و سرنوشت پدیدآورندة اثر، زمان و مقطع خاصی که اثر پدید آمده و همانمقطع، سایهای بر سرتاسر اثر گسترده است و ...) در ساختار یکاثر تأثیر میگذارند. در کنار اینها، سبک فردی، شاخهای است که هم از سبکشناسی جدا شده و هم ارتباط تنگاتنگی با آن دارد. از طرف دیگر، نظام بلاغی و فصاحت یک-اثر، بهگونهای است که سبک فردی را برجسته میسازد. متن ادبی اگر بر پایة بلاغت استوار باشد ـ پدیدآورنده با اصول بلاغت آشنا باشد و به-صورت زیرکانه آنها را در نوشتار خود به کار بَرَد، سبک فردی خود را بهصورت منحصربهفرد و شاخص مطرح میکند.تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر، نشان میدهد که پیوند عمیــقی میان بلاغت و سبک فردی او وجود دارد. بهگونهای که اینگونه در ذهن خواننده خطور میکند که شاعر با سُلطه بر بلاغت و آشنایی کامل با آن، سبک فردی خود را برگزیده است. در این مقاله، تحلیل محتوایی (Content Analysis) شیوة بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل دادههای متن، به ابعاد گوناگون سؤالهای طرحشده پاسخ داده شده است.